نه فقط مسجدیان سر به گریبان تو اند
نخل و چاه و شب و صحرا همه گریان تو اند
دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت
ای که خلق دو جهان دست به دامان تو اند
ای به خون خفته بگو کیسة خرمات کجاست
فقرا منتظر سفرة احسان تواند
کودکانی که گرسنه همه رفتند به خواب
به عزیزان تو سوگند عزیزان تواند
نخل ها در عطش اشک تو بردند به سر
چاه ها منتظر نالة پنهان تواند
اختران شیفتة حال نماز شب تو
کوه ها منتظرنغمة قرآن تواند
اشک مظلومی تو می چکد از دیده ما
پاره های دل ما برگ گلستان تواند
آسمان ها همه گریند به مظلومی تو
عرشیان سوختة سینة سوزان تواند
گیسوی حور پریشان شده در باغ بهشت
نه فقط زینب و کلثوم پریشان تواند
نه دل "میثم" دلسوخته، ای جان جهان!
هر چه دل هست همه زائر ایوان تواند
استاد حاج غلامرضا سازگار