تویی که ساخته اند از پرند چشمت را فراز نیزه چرا می برند چشمت را
چقدر سوختنت را قشنگ ساخته اند لهیب شعله دلت را? سپند چشمت را
چه رفت بر دل و بر چشم محتشم که چنین دمید در دل ترکیب بند? چشمت را
چقدر نیزه به این چشم? چشم دوخته اند خدا به دور کند از گزند? چشمت را
نگاه توست که مضمون سرای عاشقی است هنوز شاعرکان می خرند چشمت را
به چشم باز که روز غریبی ات دیدی ولی به شام غریبان? ببند چشمت را
محسن عابدی جزی |