سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرزمینهای سوالی... - بی پلاک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرزمینهای سوالی... - بی پلاک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • درباره یه بی پلاک

    بی پلاک
    حاج نعمت
    روزی در ذهنم نقش بست که خیلی کوچک بودم. هنوز خاطراتی از سیمایش در پس زمینه دلم خودنمایی می‏کند و همچون خاطراتی که از بهشت -قبل از اخراج خانواده مان- در وجودم غلیان می کند، آرام بخش آنات و لحظات تاریک زندگیم شده است. ...اما او هم همانند پدران دیگر زود پر کشید. خیلی زود. مثل همت مثل باکری مثل ناصر کاظمی مثل عبدالحسین برونسی مثل ... عجیب دوستش دارم این گمشته بی‏مزار را که امروزه مفقود الاثر می‏خوانندش. راست می‏گویند؛ چرا که نخواستیم بر دلمان تاثیری بگذارند.مفقود الاثر. ... و امروز به اسم او قلم می‏زنم ..:: حاج نعمت ::.. فامیلیش؟؟؟ اصلا مهم نیست.وقتی خودش عشق می‏کند با این فاطمی بودن ،این گمنامی،بگذار بگذریم. *********************** در اینجا: آنچه مورد نیاز مادحین است خواهید یافت. اشعار،سرود، و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) که دارای غنای معنایی است به همت شاعر عزیز آقای رضا تاجیک جمع‏آوری می‏گردد. در این مجموعه تلاش شده تا آنچه مورد نظر پیر و مرادمان حضرت سید علی آقای خامنه ای دامه توفیقاته می‏باشد لحاظ شود. .::«تا چه قبول افتد و چه در نظر آید»::.
  •  پرچم بی پلاک


  •  پرچم عشاق











  •  اشتراک در وبلاگ


  •  

    بی پلاک
    [ و در گفتار دیگرى که از این مقوله است فرمود : ] از مردمان کسى است که کار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى‏دارد ، چنین کسى خصلتهاى نیک را به کمال رسانیده ، و از آنان کسى است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد ، چنین کسى دو خصلت از خصلتهاى نیک را گرفته و خصلتى را تباه ساخته ، و از آنان کسى است که منکر را به دل زشت مى‏دارد و به دست و زبان خود بر آن انکار نیارد ، چنین کس دو خصلت را که شریف‏تر است ضایع ساخته و به یک خصلت پرداخته ، و از آنان کسى است که منکر را باز ندارد به دست و دل و زبان ، چنین کس مرده‏اى است میان زندگان ، و همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منکر ، چون دمیدنى است به دریاى پر موج پهناور . و همانا امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک کنند و نه از مقدار روزى بکاهند و فاضلتر از همه اینها سخن عدالت است که پیش روى حاکمى ستمکار گویند . [نهج البلاغه]
  • سرزمینهای سوالی...
    نویسنده: حاج نعمت یکشنبه 87/3/26
  •  

    آهسته می شوید یگانه همسرش را
    با آب زمزم آیه های کوثرش را
    آهسته میشوید غریب شهر یثرب
    پشت وپناه وتکیه گاه و یاورش را
    تنها کنار نیمه های پیکر خود
    می شوید امشب نیمه های دیگرش را
    آهسته می شویدمبادا خون بیاید
    آن یادگاریهای دیوار ودرش را
    پی می برد آن دستهای مهربانش
    بی گوشواره بودن نیلوفرش را
    می گوید اما باز مخفی می نماید
    با آستینی بغضهای حنجرش را
    در خانه‌ی اوپهلوی زهرا ورم کرد
    حق دارد او بالا نمی گیرد سرش را
    با گریه های دخترانه زینب آمد
    بوسد کبودی های روی مادرش را
    برشانه های آفتابی اش گرفته
    مهتاب هجده ساله‌ی پیغمبرش را
    دور از نگاه آسمانها دفن میکرد
    در سرزمینهای سؤالی همسرش را
    علی اکبر لطیفیان


  • از قلب شکسته ات برایم بنویس ( )