ماه خدا اومد و من چیکار کنم پاک نشدم
یه بار دیگه فرصت داده شکر خدا خاک نشدم
جا داره که خدا بگه تا حالا تو کجا بودی
پیشم نیومدی و تو صف گنهکارا بودی
با چه رویی-خاک بر سرم- قرآن و تو دست بگیرم
از فرط این شرمندگی جا داره که من بمیرم
ماهش رسید و به خدا خیلی بدهکاری دارم
به روی عقده ی دلم سرپوش گریه میذارم
می خوام که توی این خونه سی شبی اعتکاف کنم
پیش خدا به اون همه گناهام اعتراف کنم
دلم داره شور میزنه راهم میده به مهمونی؟
حال نذار روسیاه معلومه از رو پیشونی
این و میدونم آخدا داری صدامو میشنوی
گریه هامو می بینی و سوز دعامو میشنوی
میخوام که توی مهمونی جونمو پیشکش بیارم
دلم می خواد داد بزنم از ته دل دوست دارم
رضاتاجیک-87