السلام علیک یا بقیهالله «روحیفداه»

این متن زیبا که برگرفته از سخنان گوهربار آیتالله بهجت«حفظالله» هست از وبلاگ دوست عزیزم مسلم جلیلیان گرفته شده
با دقت و از عمق جان مطالعه کنید.
1-«آیا می شودامام زمان(عج) چهارصد میلیون یاور داشته باشد و...»
2-«چه کنیم که معصیت نکنیم؟»
3-« اگر کسی اهلیّت داشته باشد، در و دیوار معلم او خواهند بود...»
شادی دل نورانی حضرت ولیعصر«عجلالله تعالی فرجهالشریف» صلوات
1-«آیا می شودامام زمان(عج) چهارصد میلیون یاور داشته باشد و...»
قرآن چه موجودی استکه در مراتب مختلفه ی نزول، حکایت از شنیدنی ها و دیدنی ها می کند؛ عدیل قرآن(عترت) هم حکایت از نعمت های عالم می کند؛ولی ما از غمخوار،هادی، حامی و ناصرهای خود قدردانی و شکر گذاری نمی کنیم و واسطه ی خیر را پی میکنیم؛ که :
‹فَعَقَروهَا›
پس ناقه را پی کردند.
و ائمه(ع) را که ولی نعمت های ما و مجاری فیض هستند نمی توانیم مشاهده کنیم. امام زمان(عج) هم اگر بیاید با او همان معامله را میکنیم که با آبای طاهرینش کردیم. آیا می شودامام زمان(عج) چهارصد میلیون یاور داشته باشد و ظهور نکند؟!
..............................................................
یکی از دوستان خواسته بود در مورد حفظ چشم از گناهان مطلبی رو بنویسم؛ من بهتر دونستم یه مطلب کاملتر از حضرت استاد در مورد معصیت بنویسم یعنی:
2-«چه کنیم که معصیت نکنیم؟»
انجام عبادت و ترک معصیت به حسب ظاهر مشکل است،و سلمان شدن مشکل،بلکه کالمحال است،ولذا غیر از معصومین(ع) همه به ترک طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل اینکه نشدنی است،ولی در افراد بشر،شمر هم بسیار است؛اما آیا چیزی هست که مطلب را آسان کند؟
از اموری که خیلی سهل المَؤوُنة و آسان است- ولو عمل بر خلاف قول باشد- این است که انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارک معصیت باشد،آیا حال او مثل صورتی است ترک طاعت و فعل معصیت می کند و آیا این حال مثل حال اول است،یا خیر؟ فرض کنید که انسان نزد رئیس جمهور یا هر رئیس مطلق، مقرب باشد،این برای او بهتر است و یا اینکه نزد یک فقیر تهی دست و محروم؟! آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحت و غنا و فقر به دست اوست مراجعه کنیم و رابطه ی دوستی داشته باشیم، یا با کسی کخ خود محتاج و نا توان و بیچاره است؟!
در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین اینکه با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت و... به دست اوست؛ مجالست کنیم یا با کسی که هیچ ندارد؟! انسان کدام را اختیار می کند و محبت وجدانیه(نه به حسب خوف نار یا شوق بهشت) با کدام طرف است؟
به حسب ظاهر بنده ی مطیع،پشتیبانش مثل کوه، محکم و استوار و منبع همه ی خیرات است، و بنده ی عاصی پشتیبانش محتاج تر از او و دشمن دانایی(شیطان) است که از دوست نادان بدتر است و صلاحدیدش تمام به زیان اوست. نظیر شخصی که نزد کسی رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتی نجات دهد، او گفت: شایسته ترین کار برای شما اقدام به مرگ و خودکشی است! صلاح دیدش از این قبیل است که بگوید: صلاح و نجات شما در این است که قرص مرگ آور یا خواب آور بخورید تا راحت شوید! بنابراین ما در عزم به طاعت عازم به رفاقت و دوستی همنشینی با غنیّ قادر و دانای کریم هستیم، و در عزم به معصیت عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عازم جاهل و لئیم.
اگر این معنا را درست تشخیص دهیم و بفهمیم و بطور واضح و روشن باور کنیم، خواهیم فهمید که در طاعت سود برده ایم، نه زیان و خسارت؛ به دلیل اینکه دیده ایم افرادی ‹وَ اُحْیِ المَوْتی بإذنِ الله›؛ (مردگان را به اذن خدا زنده می کنم) و کراماتی از این قبیل را داشته اند و شدنی است و محال نیست و اختصاص به انبیاء(ع) هم ندارد، بلکه هر که از آنها متابعت کند، می تواند از این راه به مقامات و کمالات و کرامات آنها دست یابد، البته بدون تحدّی نبوت و کذابیّت مدّعی آن؛ پس اگر انسان یقین کند و برای او واضح وآشکار شود که در طاعت با غنی و قادر و کریم و... رفاقت کرده و در معصیت با عاجزتر و محتاج تر از خود، طبعاً هیچگاه به معصیت تمایل پیدا نمی کند و از قصر شاهنشاهی و از کنار هرگونه ناز و نعمت و آبادی و آسایش به کاروانسرای خرابه و ویرانه نمی رود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمی شود، در حالی که خود صاحبخانه هم راضی نیست که رفیق او و با او باشیم، و از هر چیز محروم گردیم!
بنابراین برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شوی و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها و... است، و معصیت، عبارت است از محرومیت و ناخوشی و نداری و ذلت و...
...................................................
امیدوارم که ارزش این حرفها رو بفهمیم و عامل باشیم. حالا میخوام یکی از زیباترین و لطیف ترین گفته های حضرت استاد رو بگم:
3-« اگر کسی اهلیّت داشته باشد، در و دیوار معلم او خواهند بود...»
معرفة الله، اعظم العبادات است،و همه ی تکالیف مقدمه ی معرفت خدا هستند، ولی معرفت خدا واجب و مطلوب نفسی است. اگر کسی اهلیّت داشته باشد و در طلب،جدیّت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن الله معلمش خواهند بود، و گرنه سخن پیغمبر(ص) هم در او اثر نخواهد کرد، چنان که در ابوجهل اثر نکرد!
شادی دل نورانی حضرت ولیعصر«عجلالله تعالی فرجهالشریف» صلوات