16 ـ روایت ابو الحسن عبیدى
وى از امام صادق علیهالسلام روایت مىکند که آن حضرت فرمود:
هیچ بندهاى جان خود را در راه خدا حَبس نمىکند مگر اینکه خداوند او را به بهشت وارد مىسازد.
مُفاد
چنانچه حَبس نَفس، به معناى وقف جان در راه خدا باشد، این روایت نیز همچون روایت سیّارى از ادلّه جواز قیام پیش از قیام جهانى ولىّ عصر (عج) شمرده مىشود(39).
17 ـ روایت حسین بن خالد
حسین بن خالد گوید: به امام رضا علیهالسلام عرض کردم: فدایت شوم، حدیثى است که عبد اللّه بن بُکَیر از عبید بن زراره آن را روایت مىکند (و من دوست دارم آن را بر شما عرضه کنم)(40).
امام علیهالسلام فرمود: آن حدیث چیست؟
عرض کردم: عُبید بن زراره گفته است: در سالى که ابراهیم (محمّد) بن عبد اللّه بن حسن قیام کرد، با امام صادق علیهالسلام دیدار کردم و به ایشان گفتم: فدایت گردم، این شخص (یعنى محمّد بن عبداللّه محض خروج نمود(41) و ) سخنرانى کرد و مردم به وى روى آوردند، چه دستورى مىفرمایید؟
حضرت فرمود: تقوا داشته باشید و مادامى که آسمان و زمین برقرار است آرام باشید.
عبد اللّه بن بُکَیر مىگوید: به خدا سوگند اگر عبید بن زراره راست گفته باشد، پس نه قیامى در کار است و نه قائمى!
راوى گوید: حضرت فرمود: حدیث همان است که عبید روایت کرده، ولى معنایش آن نیست که عبد اللّه بن بُکَیر فهمیده، بلکه مراد امام صادق علیهالسلام این بود که مادامى که آسمان از صدا (یعنى صیحه آسمانى) به نام صاحب الزّمان، و زمین از فرو بردن لشکر (سفیانى) آرام است، شما (نیز) آرام باشید(42).
مُفاد
1 ـ نهى از همراهى با هر قیامى به عنوان قیام مهدى موعود، پیش از قیام جهانى ولى عصر(عج).
2 ـ رد قیام محمّد بن عبد اللّه محض با ادّعاى مهدویت.
3 ـ بیان دو نشانه از نشانههاى قطعى ظهور حضرت قائم (عج).
18 ـ سخنى از نهج البلاغه
محمّد بن حسین رضىّ موسوى، معروف به سید رضىّ، در نهج البلاغه، از امیرالمؤمنین علىّ بن ابى طالب نقل کرده که آن حضرت فرمود:
سر جاى خود بنشینید (و براى قیام شتاب مکنید). در برابر بلا، مقاوم باشید. دستها و شمشیرهایتان را در جهت خواستههاى زبانتان حرکت ندهید. نسبت به آنچه خدا در آن شتاب قرار نداده شتاب مکنید؛ زیرا هر که از شما در بسترش بمیرد در حالى که به حق پروردگارش و حق پیامبر و اهل بیت پیامبر، معرفت و شناخت داشته باشد شهید از دنیا رفته و اجر او با خداست، و سزاوار ثواب اعمال شایستهاى است که قصد انجام آن را داشته است، و همان قصد (انجام اعمال صالح) جانشین شمشیر کشیدن (در راه خدا) است. (بدانید که) براى هر چیزى مدّت و به سر رسیدنى است(43) (که تا آن مدّت به سر نرسد کوشش نتیجهاى ندارد).
مُفاد
لزوم تبعیت از امام علیهالسلام در قیام و قعود و نهى از قیام بدون اذن امام(44).
19 ـ روایت جابر جُعْفىّ
جابر بن یزید جعفىّ از امام باقر علیهالسلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: سر جایت بنشین، دست و پایت را (براى قیام) به حرکت در نیاور تا نشانههایى که برایت یاد مىکنم ببینى که نخستین آنها اختلاف بنى عبّاس است و من در تو نمىبینم که (عمرت کفاف دهد تا) آن را درک کنى، ولى پس از من آن را از من نقل کن.
(دوم:) ندا دهندهاى از آسمان ندا مىکند(45)...
مُفاد
1 ـ ردّ قیامهایى تحت عنوان قیام قائم موعود.
2 ـ بیان برخى از نشانههاى قطعى قیام حضرت مهدى(عج).
20 ـ روایت زِرّ بن حُبَیش
از زرّ بن حبیش نقل شده که امیرالمؤمنین علىّ بن ابى طالب علیهالسلام در نهروان سخنرانى کرد و پس از حمد و ثناى خداوند در خطاب به مردم فرمود:
من چشم فتنه را کور کردم و جز من کسى جرئت بر آن را نداشت...
مردى به پا خاست و گفت: اى امیر مؤمنان ما را از فتنهها باخبر ساز.
حضرت فرمود: هرگاه فتنهها روى آورد با حق مشتبه مىشود و هنگامى که پشت کند (و برطرف شود ماهیت آن بر همگان) روشن مىگردد...
(آنگاه بخشى از فتنههاى پس از خود را یادآور شد تا اینکه) شخصى برخاست و عرض کرد: اى امیر مؤمنان! در آن زمان ما چه کنیم؟ (وظیفه ما چیست؟)
فرمود: به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید، اگر سکوت و توقّف کردند شما هم سکوت و توقّف کنید، و اگر از شما یارى خواستند به یارى آنان بشتابید تا پاداش برید، ولى از آنان پیشى مگیرید که گرفتارى شما را فرا مىگیرد.
شخص دیگرى برخاست و عرض کرد: اى امیر مؤمنان! پس از این چه مىشود؟
فرمود: آنگاه خداوند فتنهها را همچون جدا شدن پوست از گوشت، به وسیله مردى از ما اهلبیت از شما جدا مىکند. پدرم فداى فرزندِ برگزیده کنیزان(46) باد که دشمنان را خوار مىسازد و جام پر (از بلا و مصیبت) به آنان مىنوشاند، و به آنان جز طعمه شمشیر نمىدهد... تا اینکه قریش (زبان به اعتراض گشوده) بگویند: اگر از اولاد فاطمه علیهاالسلام بود به ما رحم مىکرد(47).
مُفاد
1 ـ لزوم تبعیت از امام علیهالسلام در قیام و قعود و نهى از شتابزدگى و تندروى.
2 ـ نوید رفع فتنه و فساد با ظهور حضرت مهدى(عج).