شهادت عبد الله بن الحسن ( علیه السلام )
در این هنگام ، عبد الله بن الحسن بن على ( ع ) ، که کودکى نابالغ بود ، از خیمهء زنها بیرون آمد و نزدیک حسین ( علیه السلام ) ایستاد . زینب ( س ) خود را به او رسانید تا او را نگه دارد ، ولى شدیدا امتناع کرد و گفت : " به خدا قسم ، از عمویم هرگز دور نمىشوم " . در آن وقت بحر بن کعب ( یا ابجر بن کعب ) و به قولى حرملة بن کاهل ( لعنة الله علیهما ) شمشیر خود را بر حسین ( علیه السلام ) فرود آورد . آن کودک گفت : " واى بر تو اى حرام زاده ! آیا ‹ صفحه 647 › مى خواهى عموى مرا بکشى ؟ " ولى آن ناپاک شمشیر را بر حسین ( علیه السلام ) فرود آورد . کودک دست خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویخت و فریاد زد : " عمو جان ! " حسین ( علیه السلام ) او را در بغل گرفت و به سینه چسباند و فرمود : " برادر زاده ! بر این مصیبتى که بر تو وارد آمده است ، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما ، زیرا خداوند تو را به به پدران صالحت ملحق مى کند " . ناگاه حرملة بن کاهل تیرى بر او زد و او ، در دامان عمویش ، حسین ( علیه السلام ) به قتل رسید . |